hot page

ساخت وبلاگ
سال تحصیلی جدید شروع شده و چند روزی از مدرسه رفتن پسرکم می گذره، خدا رو شکر تا امروز ماجرایی با مهدیار نداشتیم. اینقدر که پارسال به سختی مدرسه می رفت و هر روز پدرش رو از کار و زندگی می انداخت، حسابی امسال استرس داشتیم ولی شکر خدا مسئله ای پیش نیومد. چند روز قبل از شروع مدارس سفر چهار پنج روزه ای به hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 16:26

حدود چهارده روز از باز شدن مدرسه ها می گذره و من پرمشغله هیچ فرصت نکردم وبلاگ رو به روز کنم ولی شبها که فرصتی دست می داد توی دفترم نوشتم. پسرک بزرگم به لطف خدا کلاس اولی شده و تو این دو هفته تا حدودی به برنامه ی جدید زندگیش عادت کرده، چند روز اول سر سوار شدن سرویس حسابی بابامیثم رو اذیت کرد تا بالاخ hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:27


برگ برگ این صفحات خاطرات از روزهای زندگی شاد و کودکانه ی توست تا روزی که خودت بخوانی و بدانی دردانه ام ××××××××××××××××××××××× مهدیار جان، محمدصدرا جان اینجا جایی ست که می نویسم به این امید، که شاید روزی حتی اندکی از آن را بخوانید و بدانید که مادری عاشقانه دوستتان داشته hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:27


برگ برگ این صفحات خاطرات از روزهای زندگی شاد و کودکانه ی توست تا روزی که خودت بخوانی و بدانی دردانه ام ××××××××××××××××××××××× مهدیار جان، محمدصدرا جان اینجا جایی ست که می نویسم به این امید، که شاید روزی حتی اندکی از آن را بخوانید و بدانید که مادری عاشقانه دوستتان داشته hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:27


برگ برگ این صفحات خاطرات از روزهای زندگی شاد و کودکانه ی توست تا روزی که خودت بخوانی و بدانی دردانه ام ××××××××××××××××××××××× مهدیار جان، محمدصدرا جان اینجا جایی ست که می نویسم به این امید، که شاید روزی حتی اندکی از آن را بخوانید و بدانید که مادری عاشقانه دوستتان داشته hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:27

حالا دیگه کم کم داری باسواد می شی عزیز دلم. کلمات رو دونه به دونه می نویسی و گاه اشتباه می خونی و گاهی هم برای یاد گرفتن کلمه جدید عجله می کنی. دیروز برای اولین بار جمله نوشتی، معروف ترین جمله ای که توی کلاس اول یاد گرفتیم: بابا آب داد. وقتی دیروز موقع دیکته نوشتن این جمله رو گفتم و تو نوشتی از شوق hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:27

امیرطاهای کوچولوی ما اولین سفر زندگیش رو به همراه مامان و بابا در تاریخ بیست آبان به شمال رفت، البته بدون داداش ها. مهدیار و صدرا پیش مامان ثریا جون موندن و من و بابا و امیرطاها از جاده رشت عازم شمال شدیم و بعد از گشت و گذار رفتیم آمل ویلای مامان ثریا و بعد هم دوباره از جاده ی چالوس برگشتیم. تمام مد hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:27

آقا کوچولوی من حالا اینقدر باسواد شده که همپای برنامه ی کتابخوانی ما پیش میره و هر شب با علاقه می پرسه الان ساعت مطالعه ست؟! تعدادی از حروف رو یاد گرفته و کتاب های مربوط به این حروف به نام کتاب های مخصوص کلاس اولی ها رو که توی مدرسه بهشون هدیه می دن رو به تنهایی می خونه. هرچند خوندن کلمات براش سخته hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 11 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:27


برگ برگ این صفحات خاطرات از روزهای زندگی شاد و کودکانه ی توست تا روزی که خودت بخوانی و بدانی دردانه ام ××××××××××××××××××××××× مهدیار جان، محمدصدرا جان اینجا جایی ست که می نویسم به این امید، که شاید روزی حتی اندکی از آن را بخوانید و بدانید که مادری عاشقانه دوستتان داشته

hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : خدایا به خیر بگذرون, نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 14 آذر 1395 ساعت: 18:50

باران نازنینم می نویسم چون کامنتت رو خوندم، چون هوایی اون روزها و شلوغی وبلاگ نویسی شدم.  فقط چند روز تا تولد یک سالگی امیرطاها مونده، و کمتر از یک ماه تا تولد سه سالگی صدرا. از وقتی به خونه جدید اومدیم با لپ تاپم نتونستم به نت وصل بشم وگرنه هنوز هم وبلاگ نویسی رو بی نهایت دوست دارم چون تو این محیط دوستای بی نظیریییی پیدا کردم که شاید هیچ وقت تو حالت عادی افتخار دوستی باهاشون رو پیدا نمیکردم.  میام زود زود، قول میدم به خودم و تو که بازم بنویسم عزیزترین دوستمممم. hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : به یاد روزهای باهم بودن,به یاد روزهای خوب گذشته,به یاد روزهایی که گذشت, نویسنده : 1mahdiaram3 بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 14 آذر 1395 ساعت: 18:50